ورود به سایت

بازدید کنندگان

امروزامروز216
دیروزدیروز257
این هفتهاین هفته216
این ماهاین ماه2580
بازدید کلبازدید کل104429

خانم دکتر اکرم امیری

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

دارای دکترای تخصصی روانشناسی


  • تشخیص  و درمان انواع اختلال های یادگیری و شناختی کودکی و نوجوانی بدون دارو

  • سنجش خلاقیت و استعدادیابی

  • تشخیص و درمان انواع اختلال های رفتاری و تربیتی و ارائه راهکارهای غیردارویی

  • تشخیص و درمان اضطراب و استرس در همه زمینه های تحصیلی و غیرتحصیلی

  • تشخیص و درمان افسردگی و وسواس با روشهای غیردارویی

  • اموزش مهارتهای زندگی به والدین وکودکان و نوجوانان

  • آموزش مهارتهی فرزندپروری از سنین (بدوتولد تا بزرگسالی)

  • برگزاری انواع آزمون های روانسنجی ،هوش،شخصیت.

 

مرکز تخصصی مشاوره و خدمات روانشناختی همراز -دکتر اکرم امیری

از آنجا که عواطف بخش مهمي از زندگي ما انسان ها را تشکيل مي دهد، مشکلات عاطفي نيز بخش جدايي ناپذير زندگي هستند. هميشه جدايي و پايان يك رابطه مي‌تواند آسيب‌هاي فراواني داشته‌ باشد. به ‌خصوص اگر این تجربه برای فرد غیر منتظره باشد و نداند در چنين موقعيتي بايد چگونه برخورد کند؛ آنقدر كه هر روز تا حد ممكن به‌ دنبال راهي براي فرار از چنين موقعيـــــتي می گردد. شاید تا به حال شما نیز تجربه تلخ یک رابطه ناموفق و يا حتي از دست دادن پدر، مادر، فرزند و ... را داشته ايد. قطعاً این رخدادها چالش هاي عاطفي بسيار بزرگي براي ما انسان ها به وجود آورده و در اصطلاح عاميانه باعث" شکست عاطفی"می گردد

 .وقتي فردی دچار اين حالات شود، فکر می کند که هرگز نمي تواند به شرايط اوليه زندگي خود باز گردد؛ ولي ما در اين متن سعي داريم شما را راهنمايي کنيم تا بتوانيد اين رنج انبوه را پشت سر گذاشته و تسکيني بر قلب شکسته تان باشيم


اين‌كه چگونه بايد به رابطه‌اي پايان داد و بعد از اين پايان و جدايي چگونه همه چيز را فراموش كرد و دوباره به زندگي عادي برگشت و اینکه چگونه می توان فوت یک عزیز را پذیرفت، سوال خيلي از افراد است که مسلماً كار راحتي نيست، ولي مي‌توان با يك نگاه واقع ‌بينانه و بدون آسيب رواني جدی، زندگي تازه ای را آغاز كرد.
از نظر روانشناختي در تجربه شکست عاطفی، افراد وارد فرایند سوگ می شوند و باید از چهار مرحله ذیل عبور کنند:


مرحله انکار 

 قبول جدایی و پایان رابطه بسيار غير ممكن به نظر می رسد. در این مرحله فرد سوگوار نمی تواند آنچه که برای او اتفاق افتاده است را باور کند. فرد بعد از شنیدن خبر، دچار شوک و ناباوری می شود که ممکن است چند ساعت تا چند هفته ادامه یابد. از جمله علائم این مرحله می توان به انتظار جهت بازگشت طرف مقابل اشاره کرد. چنانکه اغلب مراجعانی که در این مرحله به ما مراجعه می کنند، جمله ای را تکرار می کنند:«من می دانم، او برمی گردد». مراجعان در این مرحله اغلب با شنیدن صدای زنگ گوشی خود یا آمدن پیامکی سراسیمه آن را چک می کنند تا نشانه ای از معشوق بیابند.


مرحله خشم 

 در این برهه فرد نسبت به علل جدایی خشمگین می شود و جالب اين است كه اين خشم را ممكن است به ديگران نيز انتقال دهد. در اینجا مراجع خشم خود را به شیوه های مختلف و به افراد مختلف معطوف می کند. مثال برجک تانک می تواند مثال جالبی باشد. برجک تانک همواره می تواند به هر سویی چرخیده شود و هر سمت و سویی را هدف قرار دهد. ما همواره به مراجعان خود آگاهی می دهیم که در این مرحله، ممکن است خشمشان دامن افراد بیگناه زیادی را بگیرد و بایستی هشیاری بیشتری داشته باشند. چنانکه این خشم معطوف به خود، معطوف به دیگران، معطوف به معشوق و حتی معطوف به خدا خواهد بود. در خشم معطوف به خود فرد خود را سرزنش می کند و از عملکرد خود به شدت عصبانی است. در خشم معطوف به دیگران(به ویژه مراقبان) فرد ممکن است از بیکفایتی والدین خود ناراضی باشد و حتی ممکن است از این که مشاور او نتوانسته به او کمک کند خشمگین شود. داستان به این جا ختم نمی شود و حتی فرد ممکن است با جملاتی همچون«خدایا چرا من؟، آیا من گناهی کرده بودم؟ و...» خشم خود را به سمت خدای خود نشانه بگیرد.


مرحله غم 

 نسبت به مراحل قبل طولاني تر است. ولي حداكثر نبايد از شش ماه بيشتر شود. در غير اين صورت، مسئله افسردگي و درمان آن بايد در نظر گرفته شود. به این معنی که فرد بعد از تجربه شکست عاطفی آنقدر تحت فشار قرار مي‌گيرد كه ممکن است احساس افسردگی کند و یا به فکر این باشد که بهتر است به زندگی خود خاتمه دهد. فرد ممکن است هیچ معنایی برای زندگی خود قائل نباشد و زندگی را پوچ و بی معنی ببیند و به طور دائم به مرگ فکر کند.


مرحله پذیرش 

 سازگار شدن با شرایط فقدان، چیزی بیش از تکلیف هیجانی درونی است. به عبارت دیگر در این مرحله غلبه بر تنهایی با شروع فعالیت های اجتماعی، بازسازی کردن زندگی روزمره بدون وجود عزیز از دست رفته، پرداختن به فعالیت ها و هدف های جدید، تقویت کردن پیوندهای قدیمی و برقرار کردن روابط جدید؛ امکان پذیر می باشد.

 نبايد انتظار داشت كه بتوان همه چيز را فراموش كرد. گاهی پيش مي‌آيد كه فکر می کنید هرگز نمي‌توانيد خاطراتی را که با بعضی از افراد در زندگی خود داشته اید فراموش كنيد به‌ خصوص اگر خوشایند نیز بوده باشند. به هر صورت بخشي از آن خاطرات هميشه همراه شما خواهد بود. پس بهتر است
براي رها شدن از گذشته قبول کنید که همه چیز تمام شده است (در حقیقت، اولین قدم جهت رسیدن به آرامش، پذیرش مشکل است).

در این برهه ممکن است شما نظر مثبتی نسبت به خودتان نداشته باشید و دائما در مورد خود منفی صحبت کنید و یا حتی خود را لایق زندگی ندانید. اما مطمئناً همچنان فرد ارزشمندی هستید که دارای ویژگی های مثبت فراوانی است؛ اما شرایط قدرت دیدن این توانایی های مثبت را از شما گرفته است. (بنابراین بـر ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید).

 بسیاری از افرادی که در عشق ناکام می شوند، باور دارند که دیگر هرگز آن را تجربه نخواهند کرد و شخص دیگری آنها را دوست نخواهد داشت. جالب آنکه گاهی اوقات این باور به وقوع می پیوندد. شـما و همه انسان ها لیاقت دوست داشته شدن و عاشق شدن را دارید. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید: «من هرگز عشقی نخواهم یافت» احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش می یابد؛ ( بنابراین از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید).
به خودتان زمان دهید. برای بهتر کنار آمدن با مسئله، سعی کنید نگرانی ها، احساسات ضد و نقیض و درگیری های ذهنی تان را بنویسید. بی پرده بنویسید و نوشته هایتان را دور بریزید.
ياد بگيريد ذهن خود را مديريت كنيد و هر لحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشيد و نگذاريد ذهن هرگاه كه خواست به گذشته سفر كند؛ 

 لذا در تجربه شکست عاطفی پیشنهاد می شود که فرد به يك روانشناس مراجعه کند؛ روانشناس از یکسو می تواند با تحليل‌هايي از دوران كودكي و شخصيت فرد به او كمك كند تا از فضاي وابستگي بيرون بيايد و از سوی ديگر با ایجاد یک فضاي حمايتي او را در پذیرش راحت تر مسئله یاری رساند.
در بسیاری از موارد شکست های عاطفی، می توان رد پای باور های غیر منطقی یا خطاهای شناختی را یافت. چنانکه فرد دنیا را تمام شده، سیاه، تاریک، بدون معنی و بهانه ای برای زندگی و بدون لذت تعبیر می نماید. در اینجاست که مداخلات مشاوره ای و روان درمانی بر روی مراجع می تواند اثر بخشی خود را نشان بدهد. نکته ی مهم اینجاست که در روند درمان نبایستی انتظار تغییر و بهبود ناگهانی داشت. جلسات ابتدایی احتمالا به برون ریزی هیجانات مراجع و ارزیابی مشاور مربوط خواهد بود و سپس با سرعتی آرام روند بهبود طی خواهد شد.